تاريخ: سه شنبه 19 خرداد 1394
ساعت: 13:3دلم خیلی برات تنگ شده
ای کاش الا بودی و به هممون ارامش میدادی
پیشم بمون دیگه چیزی نمیگم اخریشه
هنوز رفتنتو نمیتونم هضم کنم
نمیخوامم این کا رو بکنم
ما خونواده ی خاص هنوز منتظریم که بیا تو پیجت و بنویسی دوستون دارم تا ابد
دلتنگی خیلی سخته...
(شنیدم یکی از اعضای خونواده ی خاص بر اثر سرطان از بینمون رفته پیش امپراطور فاتحه یادتون نره)
قلب یادتون نره
خدایا راهی نیس برگریدم به عقب؟
هرچی میریم جلو دلتنگیامون بیشتر میشه
دوریش برامون سخت تر میشه
زندگی کردن دشوار تر میشه
(ادمین دلش خیییییییییلی گرفته،اعصابشم خیییییییلی خورده)
نظرات شما عزیزان: